Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش خبرنگار رادیو و تلویزیون خبرگزاری فارس، سهیلی زاده که سریال  «آوای باران» او این شب ها روی آنتن شبکه آی فیلم است، از تلاشی که در ساخت این اثر در جهت پرهیز از سیاه نمایی اوضاع اجتماعی کرده، سخن گفت. او این سریال را تلنگری درباره  ناهنجاری تکدی گری دانست.
سریال آوای باران یکی از پرمخاطب ترین سریال های زمان خودش بود که برای اولین بار موضوع تکدی گری و آسیب های آن را دستمایه قصه خود قرار داد و مورد توجه مردم قرار گرفت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در واقع آوای باران را می توان نوعی آسیب شناسی اجتماعی در بستر نمایش دانست.

**در دام سیاه نمایی نیفتادیم

کارگردان  «آوای باران» با بیان اینکه نگاه او به شکل آگاهانه و تلاشش بر این بوده که در آوای باران یک قصه اجتماعی را روایت کرده و در واقع به مسئله تکدی گری به عنوان یک معضل اجتماعی بپردازد، گفت: در واقع سال ها بود که به این سوژه فکر می کردم و با توجه به سیاه بودن موضوعات این چنینی، تلاش کردم با کمرنگ کردن فضای تلخ و سیاه سوژه و حتی تزریق رگه هایی از طنز، از زهر قصه کم کنم.

وی ادامه داد: در واقع دوست نداشتم به سبک و سیاق بسیاری از فیلم های اجتماعی، سیاه نمایی کنم. به عبارت بهتر تلاش کردم در دام سیاه نمایی نیفتم. به همین دلیل حجم کمتری از سریال به گذشته شخصیت های آسیب دیده قصه اختصاص یافت. به هر حال هدف ما نشان دادن یک واقعیت تلخ و تلنگر زدن جامعه نسبت به زشتی تکدی گری و سودجویی هایی پشت آن بود.

وی اظهارداشت: من منکر واقعیت تلخ تکدی گری در جامعه نیستم؛ اگر بودم که اصلا به سراغ این مسئله نمی رفتم و همانطور که گفتم این دغدغه من بوده؛ اما مسئله در شیوه و ساختار روایت از این سوژه است، از همین رو، از غلظت تلخی آن پرهیز کردم تا تماشای قصه و پیگیری آن برای مخاطب آزاردهنده نباشد. از سوی دیگر من خیلی با رویکرد رئالیستی که لحن یا نگاهی مستندگونه به سوژه داشته باشد، در یک سریال تلویزیونی مخالفم و به سویه های نمایشی و دراماتیک آن بیشتر بها می دهم، تا مخاطب بتواند ارتباط حسی و عاطفی با قصه برقرار کند.

سهیلی زاده درباره گفت و گوهای سریال  «آوای باران» اضافه کرد: در واقع به نوعی شاهد ترکیب ادبیات جنوب شهری و ادبیات نمایشی در لحن حرف زدن شخصیت ها هستیم و به نظرم این بر جذابیت دیالوگ پردازی سریال افزوده است. واقعیت این است که در یک اثر داستانی به ویژه سریال که هم طولانی تر است و هم قرار است با مخاطب انبوه ارتباط برقرار کند، باید به جذابیت دراماتیک حتی در یک سوژه رئال توجه داشت وگرنه نمی توان مخاطب را با خود همراه کرد. این البته به معنای تحریف واقعیت نیست، بلکه تاکید بر جذابیت روایت در نمایش واقعیت است.

**تعلیق قصه پدر و دختری «آوای باران» را جذاب کرد

این کارگردان سینما و تلویزیون به عنصر تعلیق در  «آوای باران» هم اشاره و عنوان کرد:این تعلیق است که کشش دراماتیک به وجود می آورد و ذهن مخاطب را درگیر خود می کند. ما به دلیل پردازش قصه پدر و دختر این انتظار را در مخاطب ایجاد کردیم؛ اما معنی دیگر این انتظار، همراه شدن مخاطب با شخصیت های قصه است. البته اینکه آنها به هم برسند، انتظار طبیعی مخاطب است و طولانی شدن آن ممکن است مخاطب را عصبی کند؛ اما این از شوق مخاطب به پایان خوش آنها برمی آید که دوست دارند زودتر این اتفاق بیفتد، ولی از منطق درام به دور نیست و به نظر من مخاطب را آزار نمی دهد. تعلیق مثل مسیر سفر است، نه مقصد. وقتی مسیر جاذبه داشته باشد، خود راه جذابیت پیدا می کند؛ نه لزوما رسیدن به مقصد. به نظرم اینکه مخاطب با این سریال در زمان خودش همراه شده و با شخصیت های آن ارتباط برقرار کرده به خاطر لذت بردن از این تعلیق ها بوده است.

**ساختارشکنی آوای باران

سهیلی زاده علت موفقیت  «آوای باران» را در جذابیت قصه و روایت آن دانسته و اظهار کرد: به نظرم آوای باران از الگوهای متداول و کلیشه ای سریال سازی استفاده نکرد و در واقع دست به نوعی ساختارشکنی زد که این مسئله شامل قصه آن هم می شد. مردم ما پیش از اینکه درباره تکدی گری و آسیب های آن سریالی ندیده بودند و بنابراین قصه این سریال تازگی داشت. ضمن اینکه قصه و موقعیت، خیالی هم نبود و مردم در زندگی روزمره خود با این مسئله رو به رو می شوند و همین باعث کنجکاوی آنها در پیگیری این قصه هم شد. مردم ما به شنیدن قصه هایی درباره واقعیت های زندگی و مسائل اجتماعی که خودشان  در زندگی تجربه می کنند، علاقه دارند و به نظرم تلویزیون باید از ساخت سریال های اجتماعی که مخاطب بالایی هم دارد، حمایت کند.

 **تربیت بازیگر وظیفه سینما و تلویزیون است

شیوه کار سهیلی زاده در استفاده از بازیگران جدید و جوان و معرفی آنها به دنیای بازیگری، نکته قابل توجه دیگر در سریال  «آوای باران» است که به عنوان نمونه منجر به شناخته شدن بازیگرانی چون آزاده زارعی شد. کارگردان سریال در این باره بیان کرد: به اعتقاد من یکی از وظایف سینما و تلویزیون و کارگردان این است که بازیگر جدید تربیت کند. سریال مدیوم خوبی برای معرفی چهره های جدید است و چه بسیار بازیگران مشهور امروز که ابتدا از قاب تلویزیون به مخاطب معرفی شدند. حضور چهره های جوان هم به کار من کارگردان می آید و هم فرصتی برای معرفی جوان هایی است که استعداد بازیگری دارند و دیده نمی شوند.

او در مورد این موضوع که خودش هم مثل هیچکاک در یک صحنه از سریال حضور دارد، گفت: این در واقع امضای من در کارهایم است. در سریال دلنوازان هم همین کار را انجام دادم.

سوال دیگر این مصاحبه درباره مهران احمدی و ایفای نقش  «شکیب» بود که سهیلی زاده پاسخ داد: مهران احمدی بازیگر بسیار مستعد و توانایی است که با خلاقیتی که دارد و گریم خوبی هم که روی او انجام شد، توانست یک نقش ماندگار از خودش در این سریال به جا بگذارد.

کارگردان  «آوای باران» از بازپخش این سریال از آی فیلم ابراز رضایت کرده و گفت: مردم ما به تماشای سریالی که دوست داشتند، علاقمند هستند و تکرار آن می تواند تداعی خاطرات و نوستالژی های آنها از یک سریال باشد. ضمن اینکه فرصتی است برای کسانی که قبلا سریال را ندیده اند.

انتهای پیام/

منبع: فارس

کلیدواژه: سریال آوای باران حسین سهیلی زاده آی فیلم مهران احمدی سینما و تلویزیون آوای باران سیاه نمایی سهیلی زاده تکدی گری شخصیت ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۷۶۶۸۹۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

از تخته‌ سیاه به پرده نقره‌ای؛ بازیگرانی که معلم بودند

«بازیگری همان معلمی است با این تفاوت که تخته معلمی، سیاه است و تخته بازیگری، سفید». این جمله را سیدجواد هاشمی در یکی از مصاحبه‌هایش گفته است. بازیگری که احتمالا بیشتر از بقیه می‌دانیم و خبر داریم که معلم است و سال‌هاست در استخدام آموزش و پرورش. کسی که حتی در همین مصاحبه می‌گوید که هنرپیشه نیست و معلم است و حتی احسان علیخانی و فرزاد جمشیدی روزی شاگردهایش بوده‌اند.

به گزارش ایرنا، علاوه بر او، بازیگران دیگری هم هستند که نمی‌دانیم پیش از آن‌که بازیگری پیشه کنند، معلم بوده‌اند. بعضی نیز مانند هاشمی، همچنان معلم‌اند و از تدریس لذت می‌برند. سینمای ایران از این دست معلم‌ها هم کم نداشته؛ از آن معلم‌هایی که سر کلاس، نصف بیشتر زنگ را به سوالات شاگردانشان درباره فیلم‌هایی که بازی می‌کنند، جواب داده‌اند. همان‌هایی که امروز سینما بیشتر از هر زمان دیگری باید به احترامشان بایستد و تمام قد به آن‌ها تبریک بگوید.

وقتی احسان علیخانی هم شاگرد ِجواد هاشمی بود

احتمالا بسیار تعجب‌برانگیز باشد شنیدن اینکه سیدجواد هاشمی؛ بازیگری که اکثر نقش‌هایش با جبهه و جنگ و شهادت عجین شده، ۲۹ سال است که معلم آموزش و پرورش است و به جز انگلیسی، ریاضی و فیزیک، همه چیز تدریس کرده است. هاشمی این طور که تعریف کرده از ۱۷ سالگی معلم بوده و تدریس می‌کرده و آنقدر سن کمی داشته که گاهی او را با شاگردانش اشتباه می‌گرفتند.

البته که او در مصاحبه‌ای گفته بود که تعلیقش کردند، اما چون برای پول هیچ وقت درس نداده، بیشتر شاگردانی که وارد این حوزه کرده، برایش اهمیت دارند. او گفته است: شاید کسی باور نکند فرزاد جمشیدی، احسان علیخانی، امیرحسین مدرس در رده مجری‌گری، حسین هوشیار، ابوالفضل بختیاری در مداحی، شاگرد‌های من بودند.

شاید کسی باورش نشود شهناز حقیقی، امیر بکان، علی تفرشی و علی لهراسبی در حوزه موسیقی، علی سلیمانی، عباس غزالی و خیلی از بازیگر‌های اصلی تئاتر یا بر و بچه‌هایی که الان تهیه‌کننده‌های اصلی برنامه‌های تلویزیونی هستند، محمد هاشمی اصل و قنبری شاگرد‌های من بودند و من برای همه آن‌ها خوشحالم که بهتر از من شدند.

هاشمی این طور که تعریف کرده از ۱۷ سالگی معلم بوده و تدریس می‌کرده و آن‌قدر سن کمی داشته که گاهی او را با شاگردانش اشتباه می‌گرفتند. در کانون حر به بچه‌های جوادیه و نازی‌آباد درس می‌داده و کلاس‌هایی برگزار می‌کرده که خروجی آن‌ها بیشتر هم مداح بودند.

حتی گلزار هم معلم بوده؛ آن هم معلم دینی!

پیش از ماه عسل ۹۷ و گفت‌وگوی احسان علیخانی با او به طور رسمی و خبری کسی نمی‌دانست محمدرضا گلزار هم معلم بوده باشد. او در آن مصاحبه گفت که عربی و معارف کنکور درس می‌داده و همین تعجب طرفداران او را بیشتر هم کرد. چون همزمان با تدریس، بازیگری هم می‌کردم برای بچه‌ها جالب بود که معلم‌شان را مثلا روز‌ها سر کلاس و شب‌ها در تلویزیون ببینند.

گلزار که نقش شاخصی به عنوان معلم در سینمای ایران نداشته، اما در آن مصاحبه گفت که بچه درس خوان بوده و عربی کنکورش را ۱۰۰ درصد جواب داده بود. همین باعث شده بود او پیشه معلمی را تجربه کند و سه سال عربی و معارف درس بدهد.

شاید تنها جایی که طرفداران گلزار او را در محیط دانشگاه دیده باشند شام آخر فریدون جیرانی و سلام بمبئی قربان محمدپور بوده که در هر دو دانشجو بود. گلزار در آن مصاحبه گفت که رتبه ۵ کنکور هم بوده و همه این‌ها ناگفته‌های جالبی را درباره این بازیگر پر طرفدار و ابعاد دیگری از زندگی شخصی او علنی کرد.

مهران رجبی؛ بازیگر شوخ و معلمی جدی

مهران رجبی هم مانند سیدجواد هاشمی از معلم بودن خود زیاد صحبت کرده. او با آن‌که ۲۰ سال سابقه تدریس دارد، اما معلمی را رها کرده و به بازیگری روی آورده. جالب آن‌که ورودش به بازیگری هم با بچه‌های مدرسه همت بوده و نقش معلمی را ایفا کرده که هنوز در خاطر بسیاری از ما مانده است.

رجبی برخلاف ظاهر شوخ و خندانی که دارد از خاطرات سر کلاس و اخلاق جدی‌اش می‌گوید: من سر کلاس‌ها با متعلمین و هنرجو‌ها جدی بودم، نه این که بخواهم برخورد جدی و خشک با آن‌ها داشته باشم، اما به هر حال اقتضای کلاس درس شوخی و خنده نیست و من هم زمانی که سر کلاس بودم در جایگاه یک معلم قرار داشتم نه یک بازیگر که قرار است مثلا یک نقش کمدی را بازی کند.

او هم همچون بقیه بازیگرانی که معلم هم بودند، با چالش سوالات بچه‌ها سر کلاس درباره بازیگری او مواجه بوده و می‌گوید: یادم می‌آید، چون همزمان با تدریس، بازیگری هم می‌کردم برای بچه‌ها جالب بود که معلم‌شان را مثلا روز‌ها سر کلاس درس و شب‌ها در تلویزیون ببینند.

از تدریس در روستا تا «ورود آقایان ممنوع» به روایت زهره حمیدی

دو سال تدریس و معلم دو مقطع متفاوت بودن کافی است تا او را بازیگری بدانیم که پیش از آن‌که پایش به دنیای سینما و بازی جلوی دوربین باز شده باشد، تجربه دنیای متفاوت کلاس درس را در کارنامه‌اش داشته است. زهره حمیدی بازیگری است که اتفاقا جلوی دوربین نیز تجربه معلمی را داشته و در ورود آقایان ممنوع هم نقش یک معلم ریاضی را ایفا می‌کرد.

حمیدی می‌گوید: من در سال‌های ۵۲ تا ۵۴ معلم بودم. آن زمان در در روستا بودیم و من هم مربی مهد کودک بودم و هم در یک پروژه با عنوان «پیکار با بی‌سوادی» به زنان و دختران جوان درس می‌دادم. آن زمان خودم در رشته اقتصاد تحصیل می‌کردم و هم‌زمان درس هم می‌دادم.

حمیدی البته از آن مادرانی بوده که خیلی زود ازدواج کرده و بعد طعم مادر شدن را چشیده بودند و همین باعث شده بود که هم تحصیل کند، هم مادری و هم بچه هایش را هنگام تدریس با خودش به مهدکودک ببرد. او می‌گوید تدریس در مهدکودک را هم انتخاب کرده است.

او بعدتر که تدریس را تجربه کرد، به دختران جوان هم درس داد و از تاثیر تجربه تدریس در بازیگری اینطور می‌گوید: خیلی از بازیگران ما قبلا شغل معلمی را دنبال کرده‌اند. معلم بودن دنیای جذابی دارد و تجربه شناخت انسان‌ها را فراهم می‌کند؛ تجربه‌ای که به کار بازیگر هم می‌آید. از جمله خود من که در مقطع معلم بودنم با پدر‌ها و مادر‌ها و دانش آموزان زیادی سروکار داشتم و خواسته یا ناخواسته به کاراکتر‌ها دقت می‌کردم.

انتخاب سخت مهوش وقاری میان بازیگری و معلمی

وقاری و همسر مرحومش برعکس بسیاری از زوج‌های بازیگر، به جای آن‌که پشت صحنه یا در آفیش‌های فیلمبرداری با هم آشنا شده باشند، در اداره کل تربیت معلم با هم آشنا شدند و بعد ازدواج کردند. دو بازیگر با عقبه معلمی که هر دو هم بازنشسته آموزش و پرورش هستند. البته وقاری در مصاحبه هایش گفته که علیرغم عشق و علاقه‌ای که به تدریس داشته، زودتر از موعد خود را بازنشسته کرده است.

او از ارتباط جالب بین هنر تصویر و تدریس و درک بچه‌ها از این مساله می‌گوید: من در آن زمان به عنوان بازیگر در خانه شاگرد‌ها هم حضور داشتم و همین باعث شده بود که با من احساس نزدیک‌تری داشته باشند. گاهی هم بسیاری از بچه‌ها رودربایستی داشتند و به خاطر همین رودربایستی همه درس‌ها را به خوبی می‌خواندند، چون فکر می‌کردند اگر درس نخوانند من از تلویزیون این اتفاق را به خانواده آن‌ها می‌گویم. بچه‌ها رودربایستی داشتند و به خاطر همین رودربایستی همه درس‌ها را به خوبی می‌خواندند، چون فکر می‌کردند اگر درس نخوانند من از تلویزیون این اتفاق را به خانواده آن‌ها می‌گویم.

هرچند که او طی اتفاقی که نطفه آن به بازیگر بودن او برمی‌گردد، با مدیر مدرسه به مشکل می‌خورد و از او خواسته می‌شود یا بازیگری را کنار بگذارد و در آن مدرسه بماند یا از آن مدرسه برود. او نیز حالا از آن اتفاق به عنوان اعتراضی یاد می‌کند که در مقابل این خواسته انجام داد و خود را بازنشسته کرد.

او در این‌باره گفته: کار معلمی را دوست داشتم مثل بازیگری؛ چون آنجا ارتباط با بچه‌ها را به همراه داشت و آدمی را زنده نگه می‌داشت و در کار بازیگری هم این ارتباط و تعامل با مردم برقرار است. دوست داشتم همچنان معلم باشم، در راهنمایی و دبیرستان تدریس می‌کردم، اما به هر طریقی این ناراحتی و اتفاق باعث شد، بازنشسته شوم.

وقاری بیش از همه بازیگرانی که گفتیم در فیلم‌ها معلم بوده است. از، به من بگویید چه کنم و یک سوال و هزار جواب تا زیر پوست شهر و مدرسه مادربزرگ‌ها که در آن ناظم بود.

او که دو سالی می‌شود همسرش محسن قاضی‌مرادی را از دست داده، از مدرسه مادربزرگ‌ها به عنوان سریالی یاد می‌کند که بیش از همه کار‌ها او را یاد دوران معلمی خودش انداخته و گفته: این سریال مرا یاد آن دوران انداخت که سر امتحان‌ها به جای اینکه سختگیری کنیم به مادربزرگ‌ها کمک هم می‌کردیم، چون می‌دانستیم آن خانم نوه دارد و وقتِ درس خواندن آن‌طور که باید و شاید را ندارد.

پاسخ به کنجکاوی بچه‌ها به شرط درس خواندن

برخلاف سیدجوادهاشمی که همه چیز به جز ریاضی تدریس کرده، سیروس همتی از آن دست بازیگران این لیست است که اختصاصا دبیر ریاضی بوده و هست. او خودش در این‌باره می‌گوید که توانسته سختی ریاضی را به کمک بازیگری، با هنر ترکیب و برای بچه‌ها آسان کند. من سر کلاس لذت می‌برم که دانش‌آموزانم چیز‌هایی درباره بازیگری از من می‌پرسند و من می‌گویم به شرطی که درس بخوانند و کنفرانس بدهند، به سوالات بازیگری‌شان پاسخ می‌دهم.

او که در فیلم فرار از اردو نقش یک مربی را ایفا کرده و درباره تاثیر بازیگری روی تدریس می‌گوید: با استفاده از بازیگری تاثیر بیشتری در کلاس‌های درسی داشتم و به خاطر این حرفه است که می‌دانم در کجای کلاس قرار بگیرم، از چه لحنی استفاده کنم و چگونه رفتار کنم.

او هم مثل باقی بازیگرانی که معلم هستند یا زمانی معلم بوده اند از سوالات بی امان شاگردانش درباره بازیگری در امان نیست و وقتی از او سوال شده که بچه‌ها از تو نمی‌خواهند تا آن‌ها را به این حرفه معرفی کنی گفته: من سر کلاس لذت می‌برم که دانش آموزانم چیز‌هایی درباره بازیگری از من می‌پرسند و من می‌گویم به شرطی که درس بخوانند و کنفرانس بدهند، به سوالات بازیگری شان پاسخ می‌دهم.

او حتی فیلمنامه یکی از مهم‌ترین آثاری که نوشته یعنی کن پامنار را با موضوع زنی معلم نوشته که تلاش می‌کند از آبروی خود در برابر دزدان دفاع کند. چند روز پیش هم خبری اعلام شد که او قرار است برنامه‌ای مرتبط با دغدغه‌های معلمان به نام استودیو معلم را اجرا کند که از شبکه آموزش پخش می‌شود. جالب است که در این برنامه و در یک آیتم فیلم‌های سینمایی ایران و جهان که درباره معلمان است مورد بررسی قرار می‌گیرد و عجین شدن سینما و تدریس دیگر نه فقط برای خود همتی بلکه برای مخاطبان نیز مسجل می‌شود.

دیگر خبرها

  • آوای آرامبخش باران در شهرستان کنگان پیچید + فیلم
  • (ویدیو) فیلم رقص آذری حامد آهنگی و بازیگر سرشناس ! / همه به وجد آمدند
  • حرف‌های جنجالی بازیگر مشهور که صداوسیما اصلا قبول ندارد
  • بازیگر قدیمی سینما به کما رفت + عکس
  • عکس| خانم بازیگرِ تلویزیون، برای همیشه ایران را ترک کرد
  • از تخته‌ سیاه به پرده نقره‌ای؛ بازیگرانی که معلم بودند
  • کاش تلویزیون، این مدلی نبود
  • کارگردان مشهور ایرانی: تلویزیون نمی‌بینم!
  • بدهکاری سینما و تلویزیون به روز معلم
  • تصویری دیده نشده از علی انصاریان در پشت صحنه یک فیلم